در سراب علوم سیاسی حیران نمانید
در سراب علوم سیاسی حیران نمانید
علوم سیاسی و مشاغل مرتبط
_ چند کلامی برای داوطلبان مهاجر که قصد انتخاب این رشته را دارند_
آنچه میخوانید حاصل چند صباحی گشت و گذار نویسنده در کوچه پس کوچههای رشته علوم سیاسی در دانشگاه تهران است که آن را به بهانه شروع بازه انتخاب رشته کنکور سراسری، در اختیار خوانندگان سایت و کانال گروه پیشگامان آموزش قرار میدهد.
بدیهی است که موضوع «انتخاب رشته» در اهمیت و جایگاه ویژهای قرار دارد، اگر زندگی انسان را مجموعه انتخابهایش میسازد، انتخاب رشته تحصیلی نیز بخش قابل توجهی از مسیر پر فراز و نشیب آیندهتان را سامان و جهت میدهد و احساس توام با موفقیت و سربلندی یا شکست و سرخوردگی به میزان درستی انتخاب امروزتان بستگی دارد.
آنچه در ادامه میآید چند جملهای حرف صریح و رک و بدون تعارف در خصوص رشته تحصیلی «علوم سیاسی» است که مناسب دیدم برای کسانی که علاقمند به انتخاب این رشته هستند در میان بگذارم؛
اول؛ اگر از مهمترین ملاکهای انتخاب رشته، معیار «آینده شغلی» باشد؛ همین ابتدای امر آب پاکی روی دستتان بریزم که از این رشته جز کارشناس ارشد مسائل سیاسی در کسوت راننده اسنپ بودن چیزی عایدتان نمیشود. اگر هم وضعتان خوب است و نفستان از جای گرم بلند میشود و این رشته را برای استایل و شأن اجتماعیاش میخواهید، مقدمتان را به این رشته گرامی میدارم و نیازی نیست مابقی این سیاهه را بخوانید.
دوم؛ اگر در این تصور و توهم به سر میبرید که با خواندن رشته «علوم سیاسی» شما یک «سیاستمدار» میشوید، مرزهای سیاست و قدرت را جا به جا میکنید و ناجی افغانستان میشوید و از این اوهام کذایی، با چنین نگاههایی به این رشته در آینده فقط میتوانید ساقی خوبی شوید. چرا که ساحت «سیاست نظری» [اینجا به مثابه رشته علوم سیاسی] از ساحت «سیاست عملی» کاملا متفاوت و متغیر است و اصولاً «دانش سیاسی» یکی از منابع فرعی و رده چندمی دستیابی به قدرت و سیاست میباشد.
یک دانشجوی علوم سیاسی اگر هم خیلی خوب درسهای رشتهاش را بخواند نهایتاً بتواند مفهوم «قدرت» و «سیاست» را درک کند و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد نه اینکه لزوما صرف گذراندن چند واحد در این رشته از او یک «سیاستمدار» مشابه گاندی بسازد.
سوم؛ در چند سال اخیر با تغییر سرفصلهای دروس کارشناسی علوم سیاسی در ایران عملا این رشته بیش از پیش رنگ و صبغه ایدئولوژیک به خود گرفت. از همین روی اگر وضعتان خوب هست یا به هر دلیل دیگری که میخواهید این رشته را از روی «علم برای علم» هم بخوانید، متوجه باشید که آنچنان رنگ و شکلی از «علم» برای این رشته در ایران باقی نمانده است.
چهارم؛ نکته دیگر موضوع «مدیریت منابع انسانی» است که اگرچه ما آمار دقیقی نداریم اما شواهد و قرائن بسیاری حاکی از آن است که خیل عظیمی از دانشجویان مهاجر در این رشته و زیرمجموعههای آن مشغول به تحصیل هستند، به نحوی که دانشجویان غیر علوم انسانی به کنایه میگویند که؛ هر سنگی را که برداری، زیرش چند تا دانشجوی علوم سیاسی خفته است. [اگر طلاب عظیمالشان جامعةالمصطفی را که حجتالاسلام_دکتر هستند و در رشتههای علوم سیاسی حوزوی مشغول به تحصیل میباشند بر این جامعه آماری بیفزاییم که جای سوزن انداختن هم نمیماند]
با این وصف خرد جمعی حکم میکند نیروی انسانی تنها بر روی یک رشته یا رشتههایی روی نیاورند.
پنجم؛ نکته پایانی هم برای دوستانی که علیرغم نکات قبل باز هم میخواهند این رشته را انتخاب کنند. اگر با انگیزه و آگاهی کامل علوم سیاسی را انتخاب کردهاید و از تمام سربالاییها و سرپایینیهای این رشته آگاهید و میدانید که قرار است پدرتان در این رشته در بیاید و باز به این رشته آمدید باید بهتان بگویم بهترین رشته را انتخاب کردید و با همین جدیت و پشتکار ادامه دهید. این رشته نیازمند به مطالعه فراگیر و زیاد میباشد که دانشجوی آن از هنر و ادبیات و تاریخ گرفته تا فلسفه و اقتصاد و روانشناسی و غیره مدام در حال مطالعه و پژوهش باشد و صرفا به چند واحد درسی اکتفا نکند.
همانطور که گفته شد در دانشگاه «سیاست عملی» و «سیاستمدارشدن» آموزش داده نمیشود و موفقیت در این بخش مستلزم آن است که دانشجوی این رشته مجموعهای از مهارتها را در خود تقویت کند و ارتقا دهد؛ از مهارتهای ارتباطی و فن بیان، لابیگری و لینک زدن گرفته تا مهارتهای تحلیلی_نوشتاری و تا انجام کنش سیاسی_اجتماعی.
با توجه به نکتهای که ذیل «مدیریت نیروی انسانی» درباره این رشته گفته شد باید اذعان نمود که گرایش «روابط بینالملل» که در واقع رشتهی «علوم سیاسی» را با آن هم میشناسند دیگر بیش از اندازه پر شده است و عرصه برای گرایش «سیاستگذاری عمومی» و همچنین گرایشهای «مطالعات منطقهای» از لحاظ بکر و خالی بودن پیشنهاد میشود.
با آرزوی موفقیت /رضا عطایی/ ۴ مرداد ۱۴۰۰
لایو ذخیره شده معرفی رشته علوم سیاسی در اینستاگرام پیشگامان حرفه ای
دیدگاهتان را بنویسید